بسالن ابن سینا، استادیوم قدس، سکوهای سالن فردوسی و دیگر اماکن ورزشی همدان که روزگاری مکان علاقمندان به ورزش بود و جوانان دنیایی از آرزوهای خود را به این سالن ها قرض می دادند امروز در سکوت کامل به سر می برند و شاید مکان خوبی باشند برای خلوت کردن!
چند روز دیگر رقابت های کشتی فصلی باشگاه های کشور در همدان برگزار می شود و اندک دلخوشی مردم به همین مسابقاتی است که شاید چشمانشان بعد از مدت ها به جمال چند قهرمان ملی منور شود.
مگر همین چند سال پیش نبود که در سالن ابن سینا مردم جمع می شدند و پایکوبی می کردند به عشق هنرنمایی کشتی گیران؟ حالا چه شده که ورزش همدان زانوی غم بغل زده و خبری از آن شور و اشتیاق نیست؟
همه مشکلات را که کنار بگذاریم می توان برای دردهایمان درمان پیدا کرد. شرکت سحر چگونه راضی به تیمداری شد؟ چرا قحطی اسپانسر فقط یقه همدان را گرفته است؟
این مردم دلتنگ روزهایی هستند که دور هم جمع می شدند و شاهد بازی های درخشان ورزشکاران بودند. از والیبال و بسکتبال چیزی باقی نمانده و تنها تصویری که مردم از این دو رشته به یاد دارند خاطرات خوب حضور در لیگ برتر است.
در مورد کشتی هم خیلی نباید به خود بنازیم که امسال در لیگ تیمداری کرده ایم. دو سال غیبت در لیگ برتر ضربات سنگینی به کشتی وارد کرد و قبل از آن هم اگر همدان در لیگ نماینده داشت با اما و اگر بود و در خوش بینانه ترین حالت کسب عنوان سومی! آن هم برای استانی که خود در کشتی برو و بیا داشته و دارد.
با پاس چه کردیم؟ فقط اینکه باشد برایمان کفایت می کند. در این سه سالی که پاس در لیگ یک حضور داشت هیچ راه حل اساسی برای آخرین قهرمان ایران در آسیا پیدا نشد تا پاس بزرگ همواره کاسه چه کنم چه کنم به دست بگیرد و این مردم همدان باشند که گوششان باید شنوای سخنان سنگینی باشد که همواره از تهران و دیگر استان ها متوجه شان بوده است.
کمی این طرف تر الوند را سپرده ایم به افرادی که کاربلد نیستند و کارشان شده طراحی مصاحبه های آنچنانی. مرگ خیلی از چیزها را جشن گرفته ایم. کارمان به جایی رسیده که یک بازیکن دسته دومی خبر از اخبار خوب می دهد! مدیرعامل و سرپرست الوند آنقدر اخبار خوب به مردم حواله کردند که گوش ها پر شد از این اخبار!
عادت کرده ایم در ورزش سنت شکنی کنیم! مهم گذشتن روز و روزگار است دیگر. مگر فرقی می کند مردی که گوشش شکسته است بیاید و در فوتبال تصمیم گیری کند؟ برایمان عادت شده در این ورزش پرسوءتفاهم خیلی چیزها را ببینیم و دم نزنیم!
دردناک است حال و روز این روزهای ورزش قهرمانی. دردناک است که امثال آرمین تشکری را در تیم های دیگر ببینیم. کمی تفکر، کمی تصمیم گیری بهتر برای بهتر شدن، برای شکوفا شدن.
خبرگزاری ایسنا
دیدگاه شما