همراه اول
31. ارديبهشت 1398 - 9:45   |   کد مطلب: 34782
«لالا لالا گل میمون»«بابات آورده 40 ملیون»!
عزیز من این قدر در احوال مسؤولان تجسس نکنید این قدر مایه دلسردی مدیران را فراهم نیاورید حق یک مدیر است که 100 بلکه 200 برابر یک آدم معمولی حقوق و پاداش بگیرد چون کار مهمتری انجام می‌دهد!!

به گزارش پایگاه خبری همدان ورزش،به نقل از خبرگزاری فارس از همدان، اصلا گیریم که خیلی از مردم استخدام نباشند و هیچ حقوق و بیمه و پاداش و عیدی، سنوات و حق اولاد و افزایش سالانه و پاداش ماهانه نداشته باشند، گیریم که فشار اقتصادی و گرانی ارز و قاچاق کالا و مابقی نابسامانی‌های مدیریتی هم بر گرده همان کسانی باشد که همواره تا آخر خط روی همین آب و خاک ایستاده‌اند و هیچ مُهر پاسپورت و ویزای خودشان و خانواده‌شان را مزین نکرده، دلیل می‌شود که در حق مدیران احجاف کنیم؟ مدیران خدوم چه گناهی کرده‌اند؟ حق مدیران ماست که پاداش 40 میلیون تومانی بگیرند مثل همه مردم که یارانه 40 هزار تومانی می‌گیرند، والا، تا کور شود هر آن که نتواند دید.

قدیم‌ها برای تقویت مزاج نو داماد، عسل و خرمای مفصلی به جنابش می‌دادند و همه سعی می‌کردند که داماد هیچگونه عصبیت و تلخکامی نداشته باشد تا انشاءالله با محاسبه سعد و نحس ایام و مقارنت ماه و ناهید، نسلی سالم و سرحال و تُپل مُپل برای آینده کشور پرورش یابد و شاید به همین جهت بود که شب دامادی را کمتر از صبح پادشاهی نمی‌دانستند.

حالا حکایت برخی از مدیران و مسئولان عزیزتر از جان ما هم بی‌شباهت به همان پوزیشن صبح پادشاهی نیست که خدم و حشم و انواع عیدی و پاداش‌های ماهی 2.5 میلیون تومان باید نثار قدوم مبارک آنان شود تا بلکه نزول اجلال کرده و معبری یا کوچه‌ای را با دستان مبارک خویش تعریض کنند یا خطبه عقدخواهرخواندگی شهرمان را با فلان بادیه جاری سازند؛ لابد پس فردا که کاکل زری‌های این نودامادها هم قدم به دنیا بگذارند مادر محترم در حالی که کودک نوباوه را در آغوش دارد خواهد خواند:

لالا لالا گل خشخاش، بابات رفته برای پاداش
لالا لالا گل میمون، بابات آورده 40 ملیون(میلیون)
لالا لالا گل قندی، بابات می‌گیره هی عیدی

خوب شد که «ند استارک» مُرد و این روزها را ندید که خواهرخواندگی همدان و «ایالت وینترفل» این قدر خرج پیدا کند که باید «جان اسنو» داماد تارگرین‌ها شود و ملوک و دامَرضا هم در مجلس بزم آن دم بگیرند: عروسیت بشه عروسی لفطی/ لقمه ورداری اونم به ای کلفتی.

من طنزنویس هم زیاده حرفی نمی‌زنم و با جمع میهمانان عروسی همراه می‌شوم، بیا بزن دست قشنگه رو، آه، آه، چپیلو چپو، هپیلو هپو، آه، آه؛ (حالا همه دست دست) قربانت برم که قربانی گرانه/ صد تا قربانی زیر پای تو ویلانه/ عکسته بده بیَلَم روی طخچه/ هر کی بیوینه بگه خدا بِوَخچه/ آواز ماخانم غم اَ دِلِت دِرایه/ بَتَر یه غمی سر غمت میایه.

امضا: شهروند یارانه‌ای‌راد

دیدگاه شما

آخرین اخبار