همراه اول
29. ارديبهشت 1394 - 8:47   |   کد مطلب: 23669
"هشت دقیقه"، قصه هزار و یک شب...
از لیگ چهاردهم و دورنمای آنکه سال‌ها بعد در اذهان مرور می‌شود "8 دقیقه‌ای" است که به نیکی از آن یاد نخواهد شد.

به گفته آقایان پسرک پرتغالی در ورزشگاهی مملو از 100 هزار تماشاچی ایرانی، با آن ‌همه ارتباط اینترنتی، شبکه‌ تلویزیونی و رادیویی نتیجه تساوی دیدار تیم‌های سپاهان و سایپا را به نیمکت تراکتورسازی تبریز منتقل می‌کند، گوینده ورزشگاه در دقایق پایانی به تماشاچیان آماده‌باش می‌دهد که خود را برای برگزاری جشن قهرمانی آماده کنند،‌ جمعیت با شنیدن سوت علیرضا فغانی موج موج به درون مستطیل سبز حرکت می‌کنند.

به گزارش ایسنا، پرچم‌های قرمز در بالاترین ارتفاع در ورزشگاه به اهتزاز درمی‌آید،‌ تونی اشک شوق می‌ریزد و"یاشاسین تیراختور" به فریاد در‌می‌آید ... اما تنها چند دقیقه بعد تمامی ورزشگاه با شنیدن خبری غیرقابل باور شوکه می‌شوند..."سپاهان قهرمان لیگ برتر فوتبال ایران شد" تیتر اول رسانه‌های کشور می‌شود.

8 دقیقه‌ای که از علیرضا ‌منصوریان و تیم سراسر هجومی‌اش گرفته می‌شود،‌ 8 دقیقه‌ای است که منصوریان آن را 8 دقیقه تلخ تاریخ فوتبال ایران می‌نامد، تراکتورسازی به لاک دفاعی فرو می‌رود و درحالی که با دستان خودش جام را از تبریز دور می‌کند، آماده جشن قهرمانی می‌شود؛ جشنی که قرار بود برای نفت یا تراکتورسازی در تبریز گرفته شود به اصفهان هدیه می‌شود تا کام اهالی ‌زاینده‌رود را شیرین کند.

درست شبیه داربی سرخابی‌ها 52،‌ داربی 6‌تایی‌ها که هنوز هم حرف و حدیث در مورد آن پایان نیافته است،‌ اینکه فیلم‌های بازی را از بین برده‌اند یا دوربین‌ها به سالن کشتی مجاور ورزشگاه برای ضبط تصاویر مسابقات کشتی رفته‌اند؟، سؤالی که با گذشت حدود 40 سال هربار قوی‌تر از مرتبه قبلی پرسیده می‌شود، درست شبیه اتفاقی که در تبریز افتاد، اتفاقی که سالیان سال در مورد آن درست و غلط صحبت خواهد شد و تا ابد هم کسی نمی‌فهمد که قصه از کجا آغاز شد و در کدام نقطه پایان یافت.

ذهنیتی که سالیان سال با مخاطب خواهد بود و بارها و بارها در مورد آن قضاوت می‌کند.

فوتبال،‌ ملجأ جوانانی است که اتفاقات 10 سال اخیر، سکوها را از برکتشان خالی کرده است. فوتبالی که در ذاتش شادی‌بخش و سرگرم‌کننده است باید پرونده‌اش روی میز محکمه قرار گیرد تا با پیدا کردن قصورکنندگان ذهنیت‌های غلط شکل گرفته در مردم تلطیف شود، مردمی که شاید دیگر اعتماد نکنند، ذهن‌هایی که شاید از این به بعد پر شوند از سناریوهایی درست یا غلط که هیچ جوابی برای آنها وجود ندارد.

شب حادثه شگفتی‌آور ورزشگاه یادگار امام تبریز درست شبیه شوخی بود، مگر می‌شود 100 هزار نفر، با وجود آن همه مسئول و امکانات ارتباطی مختلف در قرن حاضر بازی 2 بر صفر پیروز شده سپاهان را 2 بر 2، مساوی تلقی کنند؟، مگر می‌شود صدا به صدا نرسد؟، مگر می‌شود ارتباط با دنیای بیرون قطع شود؟، مگر می‌شود پسر تونی پدرش را به مرز سکته نزدیک کند؟، مگر می‌شود گوینده ورزشگاه نه تلویزیون در مقابلش باشد، نه از رادیو استفاده کند و تنها با شایعه ایجاد شده تبریزی‌ها را آماده جشن قهرمانی کند؟

مگر می‌شود دیگر ذهن مخاطب را به قبل از آن 8 دقیقه رمزآلود بازگرداند؟، مگر می‌شود همه چیز را پاک کرد و دوباره نوشت؟، مگر می‌شود یک نفر را مقصر دانست و پرونده یکی از نادرترین اتفاقات فوتبال دنیا را به همین راحتی بست؟

هشت دقیقه در فوتبال یعنی هزار و یک اتفاق!

8 دقیقه در فوتبال یعنی سرنوشت یک جام قهرمانی، یعنی پرواز تونی در اوج آسمان تا رفتن به مرز سکته، 8 دقیقه در فوتبال یعنی تمام تلاش‌های این فصل علیرضا منصوریان، یعنی تلخ‌ترین دقایق حضورش در فوتبال ایران...، 8 دقیقه یعنی این همه شائبه، یعنی این همه شایعه؛ 8 دقیقه یعنی اتفاقی غیرقابل باور، یعنی سوژه شدن در رسانه‌های دنیا، 8 دقیقه یعنی 2 جشن قهرمانی همزمان در یک لحظه و 8 دقیقه یعنی از بین رفتن اعتماد میلیون‌ها هوادار فوتبال به فوتبال.

دیدگاه شما

آخرین اخبار