به گزارش همدان ورزش، انسیه مختاری نژاد طی یادداشتی نوشت: هرچند اظهار نظر و پاسخگویی به سوالات در خصوص مسائل مختلف خصوصا مسائل تخصصی و علمی کار کارشناسان و متخصصان این موضوع می باشد، اما مسئله هسته ای کشور ما که با تحریم های کشورهای اروپایی و آمریکا با تک تک زندگی ما ایرانی ها گره خورده و آنقدر در این سال ها به دنبال حق خود بوده ایم که در این مورد همه نظراتی دارند، قطعا من نیز همچون سایر هموطنانم از لغو تحریم ها و به رسمیت شناختن حقوق هسته ای کشورم خرسند خواهم شد، اما حقیقتا باید با احتیاط و چشمانی باز با کشوری که از هیچگونه کارشکنی در مورد کشورمان مضایقه ننموده است پای مذاکره نشست، بنده با مطالعه و جستجو در مورد نظرات کارشناسان هسته ای و اقتصادی و سیاسی به سوالات شما پاسخ خواهم داد.
سه دلیل وجود دارد که به خاطر آن باید همه تحریمها لغو شوند، یکی از آن دلایل سیاسی است یک سری از تحریمها را کنگره آمریکا تصویب کرده است. حال قدرتی که کنگره آمریکا در آن کشور طبق قانون دارد، این اطمینان را به وجود میآورد که در بحثهای کنگره و رئیس جمهور کنگره پیروز خواهد شد.
حال اگر کنگره آمریکا تصمیم بگیرد که نمیخواهد تحریمها را بردارد، میتواند حتی قانونی تصویب کند که قوانین بینالمللی را لغو کند. اگر لغو تحریمها به صورت یکجا انجام نشود و این مسئله طول بکشد، کنگره آمریکا میتواند زیر میز بازی بزند.
مباحث حقوقی و اقتصادی نیز دلایل دیگری هستند که اگر تحریمها به صورت یکجا لغو نشوند ما را دچار مشکل میکنند.
دولت آمریکا قابل اعتماد نبوده و به صورت مستمر تلاش میکند تا از حربه تحریمها استفاده کند و امتیاز بیشتری از ایران بگیرد. این مطلب را بارها مقامات مختلف آمریکایی از جمله کری، شرمن و مهمتر از آنها دیوید کوهن بیان کرده است. وی در جلسه استماع کنگره تاکید کرده که ساختمان تحریمها پابرجا خواهد ماند. در نتیجه انتظار کارشکنی دولت آمریکا در مسیر رفع تحریمها را باید داشت. بنا بر بهانههای مختلف اجرایی، سیاسی و فنی. میتوان نمونههای زیادی از توافق ژنو را بیان کرد که در آن دولت آمریکا تلاش کرد تا حداقل فایده به ایران رسد. پس باید به نوعی تحریمها برداشته شود که دولت آمریکا نتواند بعد از آن به بهانههای مختلف در مسیر اقتصاد ایران کارشکنی کند.
نکته دوم پیچیدگی و در هم تنیده بودن ساختار تحریمهاست. بررسیها نشان میدهد که ساختار تحریمها همانند یک شبکه تار عنکبوتی شده است که در هم تنیده و گستردگی زیادی دارد. آمریکا تلاش کرده است که این شبکه تار عنکبوتی را دور ایران ایجاد کند تا هر فعال و بازیگر اقتصادی که بخواهد با ایران همکاری اقتصادی انجام دهد، نتواند به راحتی این کار را انجام داده و احتمال برخورد کردن با این تار عنکبوتی تحریمها را داشته باشد. این وضعیت سبب میشود تا بازیگران اقتصادی به مرور زمان معادلات حاکم بر تصمیمگیری خود را متناسب با این تارعنکبوتی تنظیم کنند و خودشان را با آن وفق دهند. برای همین است که نهادهای اقتصادی بینالمللی ریسک اقتصادی ایران را بالا اعلام میکنند. در نتیجه در اذهان بازیگران اقتصادی ریسک همکاری اقتصادی با ایران بالاست.
در توافق ژنو تنها چند نقطه کوچک از این تارعنکبوتی تعلیق شد. این تعلیقها آنچنان که تصور میشد برای اقتصاد ایران کارگشا نبود. در شبکه تار عنکبوتی تحریمها، قوانین مختلف به صورت لایههای مختلف یکدیگر را تقویت کرده است. در نتیجه یک مورد تحریمی با قوانین متعدد دیگر تقویت میشود.
برای مثال در موضوع عدم دسترسی به پولهای حاصل از فروش نفت، قانون اختیارات دفاع ملی ۲۰۱۲ و قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه و یکی از دستورات اجرایی رئیس جمهور نقش دارد. یا در تحریم تولید نفت و گاز در ایران قانون قدیمی ISA که به سال ۱۹۹۶ برمیگردد، قانون جامع تحریم ایران و قانون کاهش تهدید ایران نقش دارد. این لایهبندی و به هم پیچیدگی سبب میشود تا تعلیق یک نقطه و عدم لغو حقوقی آن اثر زیادی بر فضای عمومی تحریم نداشته باشد.
برای مثال در توافق ژنو قرار شد تا فشارهای آمریکا برای کاهش یافتن فروش نفت ایران متوقف شود. این بند به معنای تعلیق موقت اجرای قانون اختیارات دفاع ملی آمریکا (NDAA) بود. اما برخی فکر کردند این به معنای دسترسی به پولهای نفتی نیز هست. اما دسترسی به پولهای نفتی بر اساس قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه قطع شده بود. در نتیجه در حالیکه نفت به فروش میرسید اما به پولهای نفتی دسترسی وجود نداشت. از طرف دیگر تحریم بانک مرکزی نیز هنوز پابرجا بود و هنوز به منابع بلوکه شده در خارج از کشور نیز دسترسی وجود نداشت. در نتیجه این تعلیق تحریم که در ژنو صورت گرفت اثر مهمی بر اقتصاد کشور نداشت. یعنی دولت ایران نتوانست از فروش نفت خود درآمدی داشته باشد تا بر اساس آن بتواند در اقتصاد عملکردی داشته باشد.
یا مثال دیگر در توافق ژنو مبلغی معینی بود که قرار شد از محل پولهای نفت به ایران داده شود. اما در انتقال این پولها به ایران چند اتفاق افتاد. اول اینکه این پول به دلار در اختیار بانک مرکزی ایران قرار نگرفت. علتش نیز این بود که بانک مرکزی ایران هنوز از سوی آمریکا تحریم بود و کسی اجازه انجام تراکنش دلاری با آن را نداشت.
اتفاق دوم این بود که اقساط پولها دیرتر از موعد تعیین شده به ایران رسید و دلیل آن وجود خطر تنبیه شدن بانکهای طرف حساب ایران مانند بانک مسقط بود. این بانکها از ترس تنبیه شدن توسط دولت آمریکا تمام کارهای خود را با اداره افک وزارت خزانهداری آمریکا هماهنگ کردند. این هماهنگی کردن زمانبر بود، برای همین در دریافت اقساط تاخیر به وجود آمد.
نمونههای دیگر هم از ژنو وجود دارد که بررسی آنها برای فهم پیچیدگی ساختار تحریم مفید است. در نتیجه این ساختار پیچیده و تارعنکبوتی است که بازیگران اقتصادی به راحتی حاضر به همکاری با ایران نمیشوند.
برای آنکه بتوانیم بازیگران اقتصادی را قانع کنیم تا همکاری خود با ایران را آغاز کنند لازم است فضایی شفاف و بدون ابهام درباره تحریمها ایجاد شود. این فضا بدون برداشته شدن کامل تحریمها به صورت حقوقی شکل نخواهد گرفت. تعلیق شدن از آنجا که در دل خود موقت بودن را دارد، پیام روشنی به بازیگران اقتصادی نخواهد داد. از طرف دیگر باقی ماندن برخی از تحریمها همانند آنچه که در ژنو بود نیز کمکی به شفاف شدن فضای تیره حاکم بر اقتصاد ایران نخواهد داشت.
چرا همه تحریم ها باید یکجا و هم زمان با هم در روز تفاهم لغو شود؟
تواند در تغییر فضای حاکم بر ایران در روابط اقتصادی موثر باشد. این کار علاوه بر اینکه بهانهها ممکن را از دولت آمریکا برای ایجاد اختلال در مسیر برداشته شدن تحریمها میگیرد، اثر مهمی در شفاف شدن فضای حاکم بر ایران خواهد داشت. اگر این اتفاق بخواهد رخ دهد تنها در مسیر رسیدن به توافق حاصل خواهد شد و اگر به بعد از توافق موکول شود، هیچ گاه اتفاق نخواهد افتاد. برای همین است که رهبر انقلاب تاکید کردند که برداشته شدن تحریمها موضوع توافق است و نه نتیجهای که قرار است بر آن مترتب شود.
سوال دوم:اصل دوم: چرا دستاوردهای هسته ای باید حفظ شود؟
دستاوردهای هسته ای باید در هر صورت حفظ شود ، ما در بیانیه قبل پذیرفته ایم غنی سازی را به سطح 3.67 درصد برسانیم در حالی که ما برای پزشکی هسته ای و سطح سنجی و ضخامت سنجی به 20 درصد غنی سازی شده نیاز داریم.
ضمن اینکه در طول این سالها میلیاردها تومان هزینه و تلاش های مستمر جوانان مملکت و خون شهیدان هسته ای چیزی نیست که بتوان به سادگی با یک قرارداد از آن گذشت
سوال سوم: چرا هیچ محدودیتی را برای تحقیقات علمی و دانشمندان هسته ای نمی پذیریم؟
در دنیای امروز هیچ کشوری بدون داشتن فناوری هسته ای یک کشور پیشرفته محسوب نمی شود. کشاورزی پیشرفته ، سلامت گسترده و علاج بیماریهای صعب العلاج ، صنایع پیشرفته ، اندازه گیریهای دقیق، شیرین سازی آب بصورت اقتصادی، تامین انرژی بدون آلودگی و مستمر پس از خاتمه یافتن ذخایر فسیلی و دهها نیاز دیگر کشور مشروط به داشتن انرژی هسته ای است. محرومیت از این فناوری به معنی وابستگی به قدرتهای زورگویی است که این فناوری را در انحصار خودشان دارند
این کار نوعی اسارت علم است
سوال چهارم: چرا به بازرسی های فراتر از مقررات رایج بین الملل تن نمی دهیم؟
تحمیل بازرسی های فراتر از قوانین بین المللی به معنی نقض حاکمیت ملی ایران و شکستن حریم استقلال کشور است اگر چنین چیزی را بپذیریم یعنی به آنچه هیچ کشور دیگری در این زمینه به آن تن نمی دهد تن دهیم؛ در حقیقت تحقیر شدن را پذیرفته ایم. و این خلاف عزت و کرامت یک ملت است و زمینه را برای لگدمال کردن سایر حقوق خود تجویز نموده ایم.
پنجم: چرا ورود به حریم نیروهای مسلح و مراکز امنیتی و محدودیت برای بخش دفاعی را نمی پذیریم؟
حوادث عراق و لیبی نشان داد که هدف اصلی چنین بازرسی هایی کشف اسرار نظامی و مقدمه چینی برای حمله نظامی است. اگر به چنین بازرسی هایی تن بدهیم یعنی به دست خودمان زمینه حمله نظامی دشمن به ایران را فراهم کرده ایم.
این اعتماد صرف عاقبتی جز پشیمانی نخواهد داشت
ششم:چرا قراردادی که می بندیم باید بازگشت پذیر باشد؟
اگر در متن قرارداد مشروعیت بازگشت ما به شرایطی قبل از قرار داد در صورت خلف وعده دشمن قید نشود ما بخشی از امکانات و اختیارات خودمان را از دست می دهیم و به دشمن این فرصت را می دهیم که به راحتی بهانه جویی کند و تحریم هایی که لغو شده با یک دستور یا قانون جدید سر جای خود برگرداند چرا که می داند ما توان بازگشتن به شرایط قبلی را نخواهیم داشت و میدان بطور کامل در دست دشمن خواهد بود.
دیدگاهها