به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ یک/ تنها سه روز به پایان مهلت تبلیغات نامزدهای انتخاباتِ مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرنگان رهبری باقی مانده و شهرهای مختلف ایران در تسخیرِ بنرها، شعارها، وعدهها و امیدواریهای تازهای قرار گرفتهاند. به نظر میرسد این بار بسیاری از مردم متوجه ضرورت شرکت در انتخابات هستند و همه نابسامانیها در پروسه تایید صلاحیت کاندیدادها و رد صلاحیت گسترده گروهی از آنها به خاطر قرار گرفتن زیر پرچم یک حزب؛ بیشتر از آنکه مردم را دلسرد کند؛ آنها را راغب به حضور در انتخابات کرده تا شاید اتفاقی شبیه دو سال و نیم قبل رخ بدهد و شورِ عمومی جامعه به انتخابهایی معقولانه در سطوح مدیریتی کشور ختم شود. در روزهای اخیر؛ چهرههای سرشناس زیادی حمایتشان را از همبستگیِ مردم ایران اعلام کردهاند. رضا کیانیان از مردم خواسته تا پای صندوقهای رای بروند و مهناز افشار و ترانه علیدوستی نیز لیستِ 30 نفره اصلاحطلبان برای مجلس را از حالا به عنوان آرایشان در انتخابات پیش رو منتشر کردهاند. آنها قصد دارند در راه عوض کردن حال و هوای مجلسِ فعلی و روی کار آمدن چهرههایی متفاوت؛ قدم بردارند. مسیری که در آن؛ هیچ خبری از چهرههای شناختهشده دنیای فوتبال نیست.
دو/ فرهاد مجیدی که برای نمایشِ مسابقه تیمش و برگزاری مانور محبوبیت در آزادی به ایران برگشته بود؛ تا روز انتخابات در ایران باقی نماند تا مردمی را که به خاطر ناماش به ورزشگاه کشانده؛ به پایِ صندوقهای رای نیز بکشاند. درست مثل علی کریمی که در صفحه اینستاگراماش به همه مناسبتهای اجتماعی از مرگ فروزان تا توهین به فاطمهمعتمدآریا واکنش نشان میدهد اما درباره انتخابات هیچ نظری ندارد. همه ستارههای محبوب این روزهای سرخابیها نیز در اقدامی هماهنگ از شبکههای اجتماعی خداحافظی کردهاند و طبعا توقع دارند که باور کنیم این خداحافظی به خاطر «فرهنگ بد شبکههای اجتماعی» بوده و هیچکدام از آنها درست بعد از انتخابات دوباره به این فضا بازنخواهد گشت! البته که شرکت در انتخابات نه وظیفهِ اجباری هر شهروند جامعه؛ که جزوِ حقوق شخصی اوست و به دیگران ارتباط پیدا نمیکند اما آیا در روزهایی که شور انتخاباتی به جامعه برگشته؛ حتی یک نفر از این فوتبالیستها نباید از تاثیرگذاریاش در اجتماع به نفع انتخابات استفاده کند؟ شاید در جامعه تصور شود آنها موضعی در دنیای سیاست ندارد و از همه تحولات این فضا فرار میکنند اما چطور میشود ملاقات آنها با صورتهای خوابآلود با شهردار تهران و چهرههای سیاسی دیگر را فراموش کرد؟ اتفاقا بسیاری از فوتبالیستها نقطه نظرات سیاسی خودشان را دارند اما آنقدر ریسکپذیر نیستند که حاضر به دفاع از یک فهرست انتخاباتی شوند.
سه/ ردِ ادعاهای فوتبالیستهای وطنی همیشه به باورهای اغراقآمیز آنها درباره خودشان میرسد. آنها در باور خودشان قهرمانهایی هستند که در بیرون زمین نیز به مردم فکر میکنند و همین کمکهای قطرهچکانیشان به مردم را به حسابِ اصلاحِ ساختارهای اجتماع میشناسند. مردم جامعه اما در کنار دیوارهای مهربانی؛ به الگوهای عقلانیت نیز نجات دارند. تکلیف فوتبالیستهایی که تمایلی به الگو بودن ندارند مشخص است اما آن گروه از استارهای دنیای فوتبال که خودشان را به عنوان نمادهای نادر جامعه میشناسند؛ در آخرین روزهای منتهی به انتخابات دقیقا کجا هستند؟ آنها حتی شهامتِ حرف زدن از رایدادن یا رایندادن در فضای مجازی را ندارند و اینستاگرام را فقط برای یک مشت قاب از تفریحهای روزمره میخواهند. جماعتِ وابسته به سکوت مصلحتی. مردانِ ریسکناپذیرِ روزهای حساس. آن ها که هیچ. آن ها که نگاه.
دیدگاه شما