همراه اول
15. فروردين 1397 - 11:38   |   کد مطلب: 33685
مهاجرت نخبگان در ورزش
چند سالی است خبر افتخار آفرینی ورزشکاران ایرانی در قالب پوشیدن لباس تیم ملی سایر کشور ها در میادین جهانی والمپیک نقل محافل ورزشی شده است و مدیران رده بالای ورزش ما بی تفاوت از این موضوع از کنار آن عبور می کنند و دنبال پیشگیری از این اتفاق تلخ و ناپسند هم نیستند.

به گزارش همدان ورزش؛ مجید دیبافر کارشناس ارشد بیومکانیک ورزشی در یادداشتی نوشت: ﻣﯽ داﻧﯿﻢ ﮐﻪ ﭘﺪﯾﺪه ﻣﻬﺎﺟﺮت ﻣﻐﺰﻫﺎ ﯾﮏ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺟﺪﯾﺪ ﻧﯿﺴﺖ و   ﻓﻘﻂ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﮐﺸﻮرﻫﺎی در ﺣﺎل ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺷﺪ بلکه اﯾﻦ ﭘﺪﯾﺪه در دﻫﻪ 1960 در ﻗﺎﻟﺐ ﻣﻬﺎﺟﺮت ﻧﺨﺒﮕﺎن ﻓﮑﺮی و  ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن ﻓﻨﯽ از ﮐﺸﻮرﻫﺎی در ﺣﺎل ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ آﻣﺮﯾﮑﺎ ،ﮐﺎﻧﺎدا و اروﭘﺎی ﻏﺮﺑﯽ آﻏﺎز ﺷﺪ .

البته مهاجرت از کشورهای پیشرفته به سایر کشورهای پیشرفته دیگر نیز صورت گرفته است مثلا کشورهایی مانند انگلستان ، آلمان ، کانادا ، سوئیس در صدر کشورهایی بودند که نیروهای متخصص آنها به کشور آمریکا مهاجرت داشتند به طوری که در این سال از 23 هزار پزشک خارجی در آمریکا 25 درصد از کانادا ، 18 درصد از آلمان و 4 درصد از ایران بوده است. همچنین ﻧﺨﺒﮕﺎن و ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن ﻫﺮ ﮐﺸﻮر را ﺑﻪ ﺣﻖ ﺑﺎﯾﺪ ﺛﺮوت ﻣﻠﯽ آن ﺳﺮزﻣﯿﻦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر آورد . ﭘﺪﯾﺪه ﻣﻬﺎﺟﺮت ﻧﺨﺒﮕﺎن و ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن ﺑﻪ ﺧﺎرج از ﻣﺮزﻫﺎ، ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺗﺎﺛﯿﺮی ﮐﻪ در ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ  ﺗﺨﺮﯾﺐ اﻋﺘﺒﺎر ﻣﻠﯽ و ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺴﻠﻬﺎی آﯾﻨﺪه دارد ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺎﻣﻞ وﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﺳﺖ . هرگاه اسم مهاجرت نخبگان به میان می آید بیشتر نخبگان علمی در ذهن تداعی می شود . اما ما دراین متن قصد داریم تا درباره مهاجرت ورزشکاران نخبه و علت های مهاجرتشان بطور موشکافانه و کارشناسی حرفی بزنیم تا شاید بشنوند مدیرانی که می توانند جلوی اینگونه مهاجرت ها را با تصمیماتشان بگیرند.
چند سالی است خبر افتخار آفرینی ورزشکاران ایرانی در قالب پوشیدن لباس تیم ملی سایر کشور ها در میادین جهانی والمپیک نقل محافل ورزشی  شده است و مدیران رده بالای  ورزش ما بی تفاوت از این موضوع از کنار آن عبور می کنند و دنبال پیشگیری از این اتفاق تلخ و ناپسند هم نیستند  .براستی چرا ورزشکاری که می تواند برای کشور عزیزمان در میادین بزرگ بین المللی افتخار آفرینی کند  برای کشوری دیگر این کار را به انجام می رساند ؟؟؟
توانایی فیزیکی و هوش بالای ورزشکاران ایرانی بر هیچ کس پوشیده نیست اما وقتی فدراسیون نمی تواند از این استعداد ها به بهترین شکل ممکن استفاده نماید نتیجه اش همین می شود که میبنیم یعنی مهاجرت نخبگان ورزشی .
گاهی وقت ها دیده شده است که پیراهن تیم ملی فقط در اختیار عده معدودی است و نفراتی که پشت این نفرات اصلی قرار گرفته اند از استعداد خیلی مناسبی برخوردارند ولی چون به آنها میدان مسابقه داده نمی شود ، با نا امیدی و سرکوب آرزوهایشان مواجه می شوند و ناچار می شوند خاک وطن را ترک گفته و آرزوهای ورزشی شان را  در کشورهای دیگر جستجو کنند. وقتی در یک وزن چندین نفر بازیکن با کیفیت قرار دارند بهتر است به همه آنها بصورتی عادلانه میدان داده شود نه فقط به کسی میدان بدهیم که به نظر سرمربی تیم یا ....... نزدیکتر است و بقیه را فراموش کنیم. این فرهنگ نادرستی است که در ورزش قهرمانی ما سال هاست ریشه دوانده است که برای خشک کردن این ریشه ضمخت فکری باید کرد .
 
نکته بعدی که می تواند از علل مهم اینگونه مهاجرت ها باشد می توان به عدم حمایت های مالی مناسب از ورزشکار نام برد . در رشته های ورزشی و المپیکی همچون تکواندو  و کشتی  که همواره پرچم ایران را به اهتزاز در آورده اند و از استعدادهای درخشانی بهره مند هستند، دیده شده است که از قهرمانان ما حمایت های مالی مطلوبی صورت نگرفته است و این موضوع به مهاجرت بیشتر دامن زده است . همکاری و هماهنگی هر چه بیشتر در وزارت ورزش و جوانان و آکادمی ملی المپیک و فدراسیون ها در پرداختی ها  و جذب بخش خصوصی در حمایت مالی بهتر و بیشتر از ورزشکاران می تواند در بهبود این داستان  گره گشا باشد .

 

 

و اما حرف آخر :
یادمان باشد با انگ  زدن و چسباندن برچسب هایی ناروا و ناپسند و غیر حرفه ای  نمی توان  جلوی مهاجرت های اینگونه را گرفت . باید ریشه یابانه  نگاه کرد و ریشه یابانه حل کرد . مدیران و تصمیماتشان باید مرهمی باشد بر دردهای ورزشکاران ما نه اینکه خود دردی باشند بر دردهای بی شمار ورزشکاران ما. 
همان طور که حضور ورزشکاران در سیاست قصه تلخی را برای مدیریت شهری و کشوری رقم میزند ، حضور سیاسیون نیز رنگ  ورزش را کدر و مات می کند . بیاییم یک دل و همرنگ وبدون نگاه به سیاست ، ورزش را به دست متخصصینش بسپاریم تا میزان جاذبه ها  از دافعه ها بیشتر گردد و شاهد اینگونه مهاجرت های اجباری و تلخ نباشیم و پرچم مقدس کشورمان را در میادین ورزشی همواره در اوج مشاهده نماییم . 

دیدگاه شما

آخرین اخبار