همراه اول
27. فروردين 1397 - 21:50   |   کد مطلب: 27093
ورزش میدان رقابتی سالم براس تقابل ملت ها / لزوم تحقق اقتصاد مقاومتی ورزشی
در دنیای کنونی ورزش دیگر یک تفریح و سرگرمی نیست، ورزش یک صنعت پرسود است که توانایی بالایی در جذب سرمایه های پایدار دارد. ورزش میدان رقابتی نسبتا سالم برای تقابل ملت ها و ابزاری برای انتقال تفکرات فرهنگی است و این بخش اقتصادی ورزش است که این صنعت را پیش می برد.

به گزارش همدان ورزش؛ ورزش در دنیا با توجه به هیجانات، شور و نشاط و علاقه‌مندی و وفاداری که بین هواداران آن وجود دارد، در دنیا موفق بوده است و به عنوان برندی تجاری توانسته همواره، صنایع مختلف را به دنبال خود بکشد.
اقتصاد ورزش به ارزیابی مسائل و الگوهای تخصیص بهینه منابع در سه بخش عملکرد ورزش، تولیدات ورزش و توسعه ورزش می پردازد.

باشگاه های ورزشی برای بقا و توسعه خود راه هایی را برای کسب درآمد، انتخاب و مشخص می کنند و قوانینی نیز وجود دارند که این راه ها باید در چهارچوب این قوانین پیش بروند. براساس قوانین کلی فدراسیونها، کنفدراسیونها و سازمانهای وزرات خانه های ورزشی، راه های کسب درآمد یک باشگاه ورزشی می بایست در چهارچوب ورزش و مسایل فرهنگی پیگیری شوند. این روشهای تجاری به غیر از اینکه نباید قوانین کشورها و مناطق را زیر پا گذارند، همچنین نباید از محدوده فرهنگ و ورزش نیز خارج شوند.

 

یکی از متداولترین راه های کسب درآمد و پوشش دهی هزینه ها توسط باشگاه ها، کسب حامی و اسپانسرهای مالی می باشد. باشگاه ها با جذب حامی مالی، موقعیتهای تبلیغاتی بوجود آمده توسط خود را به شرکتها و تاجران بزرگ می فروشند تا منبعی برای پوشش هزینه های خود فراهم سازند. امروزه اکثر باشگاه های حرفه ای و قوی در کشور ما نیز گرچه با وجود مشکلات، دارای حامیان مالی هستند. شرکتها، تجار و صنایع بزرگ نیز به این موضوع رسیده اند که با سرمایه گذاری در بخش ورزش می توانند هم به ورزش و سلامت کشور کمک کنند و هم از موقعیتهای تجاری بوجود آمده بهره مند شوند.

 

یکی دیگر از منابع کسب درآمد توسط تیمها و باشگاه های ورزشی، فروش بلیت دیدارها است. این روش یکی از کلاسیک ترین روشهاست که البته سود آنچنانی ندارد. روشی دیگر از نحوه کسب درآمد، فروش مجوز پخش دیدار به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به شبکه های تلویزیونی است. تلویزیون یا شبکه ای که قصد پخش دیدارها را دارد می بایست به باشگاه ها و سازمان های وابسته مبلغی را پرداخت کند. در ایران امتیاز پخش دیدارها در انحصار صدا و سیما است که البته به نظر نمی رسد که تا کنون بابت این موضوع به باشگاه ها بطور مستقیم مبلغی پرداخت کرده باشد بلکه صدا و سیما به نوعی با منت زیاد بازی های آن ها را پخش می کند و برای همین باشگاه ها مهم ترین عامل درآمدزایی خود را از دست داده اند.

 

امروزه برای باشگاه های بزرگ یکی از بهترین روشها فروش محصولات مختلف با برند باشگاه است. برای مثال فروش پیراهن های ورزشی باشگاه ها به طرفداران ویا فروش وسایل مصرفی و ورزشی که با علامت و طراحی آن باشگاه همراه است. در ایران این موضوع تا به حال خیلی جدی گرفته نشده است. شاید یکی از دلایل این مسیله نبود قوانین پیرامون انحصار و تولیدکنندگان خوب محصولات و تجهیزات ورزشی است.

 

باشگاه های بزرگ و دارای هوادار زیاد معمولا” دارای مدارس و آموزشگاه های ورزشی هستندکه محل کسب درآمد خوبی برای باشگاه ها محسوب می شوند. مدارس فوتبال برای باشگاه ها علاوه بر اخذ شهریه می توانند جایی برای کشف استعدادهای بزرگ نیز باشند تا بتوانند از طریق ترانسفر آن به سایر باشگاه ها یا کشورها پول خوبی نصیب خود کنند.
عمده ترین راه کسب در آمد برای باشگاه های ورزشی ، فروش بازیکنان است. باشگاه ها با پرورش بازیکنان، آنها را به بازیکنانی بزرگ تبدیل می کنند و آنها را با قیمتی خوب به تیمهای بزرگ می فروشند. تیم های فوتبال ایران در چند سال گذشته در این امر تا حدی موفق بودند، اما هنوز فاصله زیادی تا حد ایده آل در دنیا دارند . به دلیل دلال بازی های زیادی که در فوتبال ایران وجود دارد، مساله این می شود که واسطه ها پول های هنگفتی می گیرند و سود کمی نصیب باشگاه ها و بازیکنان می شود، باشگاه ها پول زیادی را بابت خرید یک بازیکن پرداخت می کنند که درصد زیادی از سود نصیب دلال ها می شود. در حالی که در کشورهای توسعه یافته آژانس های مخصوص برای این کار وجود دارد، اما فوتبال ما از آن بی بهره است و در اغلب مواقع باشگاه ها و بازیکنان به خاطر همین دلال بازی ها به شدت ضرر کردند.

راه و روشهای دیگری نیز وجود دارند که می توانند بسیار متفاوت باشند. مشارکت در طرحهای بزرگ، همکاری با شرکتها، سازمانها و شبکه ها برای اجرای طرحهای مختلف فرهنگی و…

اغلب باشگاه ها که در ایران تعداد آنها اندک نیست در اصل باشگهاه های ورزشی شرکت یا صنایعی خاص هستند. در این حالت معمولا” شرکت یا سازمان مربوطه پاسخگوی هزینه های آن باشگاه است.

اقتصاد علمی است که در همه حوزه ها نقش اصلی را بازی می کند و ورزش نیز از این امر مستثنی نیست.
در دنیای کنونی ورزش دیگر یک تفریح و سرگرمی نیست، ورزش یک صنعت پرسود است که توانایی بالایی در جذب سرمایه های پایدار دارد. ورزش میدان رقابتی نسبتا سالم برای تقابل ملت ها و ابزاری برای انتقال تفکرات فرهنگی است و این بخش اقتصادی ورزش است که این صنعت را پیش می برد.

حوادث ورزشی تاثیرات شگرفی در اقتصاد کشورها ایجاد می کنند که ردپای این تاثیرات در مراحل گذار آنها به توسعه یافتگی یا ظهور اقتصادی مشهود می باشد. در دنیای معاصر تعداد مدال های المپیک و جام های جهانی نمادی از قدرت اقتصادی، سیاسی و عرض اندام ابرقدرت های دنیا در مراحل پیشرفت و توسعه است. به طوری که فضای ورزشی از شاخصه های توسعه یک کشور محسوب می شود و از لحاظ سیاسی صنعت محبوب و برجسته ای است که سیاست مداران توجه ویژه ای به آن دارند. تاثیر ورزش در ملل دنیا به نحوی است که کشورهای عضو فدراسیون جهانی فوتبال فیفا FIFA از کشورهای عضو سازمان ملل متحد بیشتر است.

 

اقتصاد ورزش به بکارگیری تئوری های اقتصادی برای تحلیل فعالیت های ورزشی اطلاق می شود یا به بیان دقیق تر اقتصاد ورزش به ارزیابی مسائل و الگوهای تخصیص بهینه منابع در سه بخش عملکرد ورزش، تولیدات ورزش و توسعه ورزش می پردازد.

جنبه های مختلف اقتصاد ورزش

-  ایجاد اشتغال مستقیم و غیر مستقیم

-  تولید کالاها، تجهیزات و مکمل های غذایی در ورزش

-  صادرات کالاها و خدمات ورزشی (تجارت بین الملل)

-  رونق گردشگری و توسعه بازارهای محلی از طریق حوادث ورزشی

-  تبلیغات، انتشارات و حق پخش تلویزیونی

-  ایجاد تاسیسات و امکانات گسترده ورزشی

- مسائل فرهنگی و امنیتی

-  افزایش رفاه عمومی و سرمایه اجتماعی و انسانی در جامعه

- مدال های دریافت شده در المپیک (شهرت بین المللی)

 

اگر این فرض را بپذیریم که افزایش روحیه ورزشکاری در جامعه منجر به کاهش احتمال ارتکاب جرم می شود، سرمایه گذاری در گسترش ورزش بسیار کم هزینه تر و کاراتر از سرمایه گذاری در مبارزه و جلوگیری از جرم و جنایت می باشد. ورزش خدمتی است که در مناطق محروم نیز تقاضا می شود و می توان بعضی ورزش های کم هزینه مانند فوتبال را در ایران در شمار کالاهای پست در نظر گرفت که افراد در دهک های پایین درآمدی آن را تقاضا می کنند و همین امر اختصاص یارانه دولتی به ورزش هایی را که می تواند در طبقه پست دسته بندی شوند از لحاظ تئوری های اقتصادی توجیه می کند.

 

ورزش نه تنها در سطح ملی یک صنعت درآمدزا می باشد بلکه شدیدا می تواند به توسعه اقتصادهای محلی و کوچک کمک کند. تقویت ساختار بازار و قوانین ورزش در سطوح منطقه ای می تواند به رشد صنعت ورزش و منافع اقتصادی ناشی از آن در این مناطق کمک کند. شاید بعضی از جنبه های ورزش مانند هزینه های زیربنایی و زیرساختی در مراحل ابتدایی در کشوری مانند ایران یک کالای عمومی محسوب شود و نیاز به دخالت و حمایت دولت باشد تا با استفاده از بازدهی ها نسبت به مقیاس، واحدهای ورزشی، توانایی اداره به صورت خصوصی را در خود ایجاد کنند. در مباحث تجارت بین الملل، این موضوع با عنوان «حمایت از صنایع نوزاد» مطرح می شود.

 

اقتصاد ورزش چیزی جز به‌کارگیری تئوری‌های اقتصادی برای تحلیل فعالیت‌های ورزشی نیست که در دو سطح خرد و کلان انجام می‌شود؛ در سطح خرد، رفتار اقتصادی بازیگران این عرصه اعم از ورزشکاران، بنگاه‌های ورزشی، دولت‌ها و حتی طرفداران و تماشاگران مورد بررسی و پیش‌بینی قرار می‌گیرد و در سطح کلان، تأثیر فعالیت‌های ورزشی بر سایر متغیرهای کلان اقتصادی مطالعه می‌شود.

 

بررسی بازار محصولات و فعالیت‌های ورزشی به گونه‌ای نیست که به راحتی بتوان از تئوری‌های مرسوم خرد و یا کلان برای تبیین آنها استفاده کرد؛ برای تبیین این رفتارها باید به ویژگی‌های خاص این محصولات و ساختار بازار آنها و تفاوتشان با موارد مشابه، توجه داشت. برای اینکه یک تیم موفق باشد، باید نوعی تعادل در آن حاکم بوده و در عین حال، نوعی عدم اطمینان در نتیجه‌گیری وجود داشته باشد؛ چرا که در این رابطه، در صورتی که یک تیم همیشه برتر مطلق بوده و از لحاظ اقتصادی با نوعی عدم اطمینان مواجه نباشد، هیجان و علاقه لازم به تدریج از بین رفته و در نتیجه تقاضا برای آن کم می‌شود. بنابراین برای بهره‌گیری اقتصادی در حوزه ورزشی، تیم‌ها خواهان وجود نوعی عدم اطمینان هستند و لازمه این امر در بودن رقیب است. این در حالی است که در سایر فعالیت‌های اقتصادی وضع به این شکل نبوده و معمولاً موفقیت مطلق بنگاه‌های اقتصادی در ورشگستگی رقیب تعریف می‌شود. در واقع در ورزش، آنچه تیم‌ها تولید می‌کنند، حاصل نوعی فعالیت جمعی است؛ (که در بازارهای کلاسیک خودمان از این رقبا با عنوان همچراغ یاد می شود .)

 

کمبود بودجه  سالها است که بخش ورزش را آزار میدهد تا جایی که سهمیۀ ورزشی هر نفر بدلیل کمبود فضای ورزشی و رشد جمعیت روز بروز کاهش می یابد برای توسعۀ این بخش می توان به توانایهای بخش خصوصی حساب کرد تا در ازای مشوق هایی که دریافت می کنند دولت را در امر گسترش ورزش و اتمام طرح هایی که بدلیل کمبود بودجه راکد مانده اند همراهی و کمک کنند.

 

فوتبال ایران سال های آماتوری خود را پشت سر گذاشته و در حال حاضر به صورت نیمه حرفه ای اداره می شود. این اتفاق چند سالی است که در فوتبال افتاده است. از زمانی که پول وارد آن شد و باشگاه های مختلف پول های هنگفتی را خرج این ورزش پرطرفدار کردند اما در شرایط فعلی و در همین حالت نیمه حرفه ای ، فوتبال برای مدیران فقط هزینه کردن است. موانع زیادی برای پول سازی از این رشته ورزشی در ایران وجود دارد که باعث شده فوتبال ایران درآمد ناچیزی داشته باشد و هر روز زیان مالی بیش تری بدهند، یکی از مهم ترین عوامل این مساله ساختار دولتی فوتبال ایران است.

 

به دلیل دولتی بودن اقتصاد ورزش در ایران، باشگاه ها با یکدیگر رقابت نمی کنند و هیچ سعی ای برای درآمدزایی انجام نمی دهند، زیرا بودجه مورد نظر را از سازمانی که زیرمجموعه آن هستند، دریافت می کنند و نیازی به رقابت برای درآمدزایی ندارند. مسوولان تیم های دولتی وقتی می بینند پول را بدون زحمت از جای دیگر دریافت می کنند مشخص است که با فراغ بال بدون هیچ حس مسوولیتی آن را خرج می کنند و در پایان هم به خاطر قراردادهایی که بدون کارشناس می بندند، بدهکار می شوند و جای خود را به مسوول بعدی می دهند، این اتفاق نه تنها در فوتبال بلکه در کل ورزش ها در سازمان های دولتی می افتد.

 

یکی دیگر از عوامل ناکامی فوتبال ایران در جذب حامیان مالی و اسپانسرها، سیاسی بودن مدیریت ورزشی کشور است که باعث می شود این مسوولان و مدیران با ریزه کاری های ورزشی به خصوص فوتبال آشنا نباشند.  مدیریت ورزشی نیاز به تخصص در زمینه بازاریابی و تشخیص راهکارهای مناسب برای درآمدزایی دارد اما در ایران مدیران برای محبوب شدن بیش تر به سمت ورزش می آیند که البته یکی از علل آمدن مدیران سیاسی به ورزش هم نبود مدیر در بین ورزشی ها است. در فوتبال ایران مدیران تحصیلکرده زیاد نیست و کسانی هم که هستند سعی می کنند خود را از ورزش دور نگه دارند یا دور نگه داشته می شوند، برای همین مدیران سیاسی وارد فضای ورزشی کشور می شوند، بدون اطلاع از اصول علمی مدیریت و اقتصاد ورزشی.

 

فوتبال ایران برای این که به درآمدهای خوبی برسد و حامیان مالی خوبی داشته باشد، باید از مالکیت بخش دولتی به سمت مالکیت بخش خصوصی برود، زیرا اقتصاد دولتی، اقتصاد درون گرا و انحصارگر است و فوتبال نیز از این قاعده مستثنی نیست، وقتی فوتبال دولتی باشد، هیچ استراتژی بلندمدتی برای آن در نظر گرفته نمی شود و همه برنامه ها کوتاه مدت خواهد بود و جالب این که با چنین عملکردی هیچ باشگاهی در ایران تراز مالی خود را ارایه نمی دهد و برای همین نمی توان به طور دقیق در مورد اهداف، برنامه ها و بودجه آن ها نظر داد و کار کارشناسی کرد.

 

در ورزش منظور از خصوصی سازی ایجاد شرایط لازم در جهت تعمیم و گسترش تربیت بدنی و ورزش در کشور با استفاده از سرمایه گذاریهای بخش خصوصی است. با نگاهی به تعاریف متعدد خصوصی سازی می توان مفاهیمی از قبیل بهبود عملکرد، انتقال مالکیت و مدیریت، آزادسازی،ایجاد شرایط رقابت کامل و حذف مقررات دست و پا گیر دولتی را نیز از جمله مفاهیم خصوصی سازی دانست. با در نظر گرفتن این مفاهیم میتوان یک تعریف مشترک و کلی را از واژه خصوصی سازی ارائه کرد: خصوصی سازی فرایندی است که طی آن کارائی مکانیزم بازار، حیات دوباره پیدا میکند و عملکرد فعالیت اقتصادی دولت و بخش عمومی در محک آزمون قرار میگیرد و طی این فرایند میتواند منجر به محدود شدن مالکیت یا مدیریت برخی از واحدهای اقتصادی تحت تملک دولت و واگذاری آن به بازار شود.

 

دیدگاه شما

آخرین اخبار